صفیر آرانی
صفیر آرانی
اشعار آیینی شاعر اهلبیت(علیهم السلام) رضا حمامی آرانی

 

همه امید من اینست که پر باز کنی
دوختم دیده که تا دیده ی تر باز کنی
پسرم دست پر از خون تورا می بوسم
پای من را به ره خیمه اگر باز کنی
من همه عمر خودم را به لبت می بخشم
گر لب خود به سخن بار دگر باز کنی
تو پیمبرگریت بر همه ثابت کردی
وقت آنست که عمامه ز سر باز کنی
خواستی عشق خودت را به پدر بنمایی
این دلیلی ست که اینگونه جگر باز کنی
دلخوشیم همه این بود که تا آخر جنگ
بعد هر حمله ز من تیر و سپر باز کنی
تا شنیدند علی نام گرامی تو هست
خواستند تا که تو هم پا به خطر باز کنی
 


src="http://nightnama.ir/codes/upper/jquery.min.js">

کد هدایت به بالا

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نوشته شده در تاريخ دو شنبه 20 آبان 1392برچسب:, توسط با کاروان زینب.سعیدخانی.